صفحه شخصی علیرضا حاج محمدی   
 
نام و نام خانوادگی: علیرضا حاج محمدی
استان: خراسان شمالی
رشته: کارشناسی ارشد عمران
شغل:  نقشه بردار کاداستر ثبت اسناد و املاک
تاریخ عضویت:  1392/07/24
 روزنوشت ها    
 

 شهرهای جهان سوم و پیشرفته در قرن 21 بخش عمومی

5

خلاصه:

قرن 21 در حالی شروع شد که بسیاری از مشکلات جهان را فرا گرفته و از همه بدتر رقابت برای سلطه گری ناامنی جانی را افزایش داده است .در کنار جهانی شدن اقتصاد واطلاعات ،در حال حاضر نا امنی جهانی همه ابعاد زندگی انسان ها را در بر گرفته است .یکی از عوامل همه این نابسامانی ها عطش سیری ناپذیری امپریالیسم برای استثمار سایر ملل است . یکبار بعد از دهه استعمار زدایی وبار دیگر بعد از فروپاشی شوروی ،این نغمه سر داده شد که امپریالیسم به پایان رسیده است .وقایع سالهای آغازین قرن 21 نشان داد که نه تنها از پایان امپریالیسم نمیتوان سخن گفت،بلکه بر عکس تمایلات بازگشت به امپریالیسم رسمی شدت یافته است.

امروزه امپریالیسم همانند گذشته سعی دارد در پس نقاب ناجی به استثمار ملل بپردازد .زمانی مبارزه با کفار وتقلا برای گسترش دین بهانه تهاجم به سایر کشورها بود ،زمانی دیگر بردن پیام تمدن ،برادری و برابری ،تنازع بقا ،جستجوی مکانی زیر آفتاب ،فضای حیاتی ،مبارزه با برده داری ،دزدان دریایی و... بهانه قتل وکشتار وچپاول سایر ملل بود .وامروزه با گسترش دموکراسی ،مبارزه با دیکتاتوری ،حقوق بشر‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍،مبارزه با تروریسم،دفاع پیشگیرانه با هدف ایجاد نظم نوین جهانی بهانه تجاوز و ناامنی شده است ما شاهد این هستیم که قوانین بین المللی هم در حد خدمت به به صاحبان قدرت اعتبار دارند.

وقتی از امپریالیسم سخن گفته میشود منظور سیاست های سلطه گری یک دولت در کشور یا سرزمین دیگر است وبا توجه به همین نکته بحث در مورد امپریالیسم در حزه سیاست خارجی و روابط بین الملل قرار میگیرد.

*مقدمه

اکثریت قریب به اتفاق مباحث علمی جهان صنعتی وقتی از علل «عقب ماندگی »،«توسعه نیافتگی »،«در حال توسعه» و غیره صبت میکنند ،آگاهانه به مواردی اشاره دارند که معلول هستند .راه حل های ارائه شده توسط آنها چون براساس این جابه جایی صورت می گیرد متاسفانه در نیم قرن گذشته نه تنها نتوانسته است در رفع «توسعه نیافتگی» کشورهای در حال توسعه موفق شود ، بلکه برعکس بر عمق این فاجعه نیز افزوده است.

ادبیات توسعه درجهان سوم به عوامل داخلی به عنوان موانع پیشرفت اشاره دارند غافل از آنکه بسیاری از عوامل داخلی خود معلول عقب ماندگی هستند و «عقب ماندگی »نیز ریشه های اصلی خود را در عوامل خارجی نهفته دارد .از آنجا که کشور های صنعتی هرگز به دنبال حل بنیادین «عدم توسعه»در جهان سوم نیستند ،بنابراین مسئله «توسعه نیافتگی »جهان سوم همچنان ادامه دارد و بدون یافتن یافتن علل اصلی عقب ماندگی امید فائق آمدن بر این پدیده ممکن نیست، هر چند که فهرست علل عقب ماندگی بسیار طولانی است .در اینجا به دو مورد آن اشاره میکنیم.

1)چپاول و غارت سایر مستقیم ثروت ها

الف)غارت آمریکا توسط اسپانیا

*یکی از ابزار هایی که کشور های استعمار گر برای غارت و چپاول سایر ملل استفاده میکنند، دیپلماسی قایق های توپدار است که در ذیل به توضیح آن میپردازیم.

*دیپلماسی قایق های توپدار

منظور از دیپلماسی قایق ها ی توپدار ،اصطلاحی در سیاست خارجی است که توسط قدرت های استعماری غربی و شرقی ،در جهت غارت منابع کشور های ضعیف و فقیر در جهان از طریق کشتی های کوچک و بزرگ و قایق های تاکتیکی توپدار به کار گرفته شد بریتانیا ،پرتغال ،اسپانیا ،روسیه ،فرانسه،ایتالیا از قرن 18 با استفاده از ناوگان جنگی و کشتی ها ی کوچک و بزرگ توژدار به سلطه کشور هایی در قاره آمریکا ،آفریقا ،آسیاو خاور میانه پرداختند.ور نیمه قرن 19 تا کنون استفاده از قایق های توپدار توسط توسط آمریکا مرسوم بوده است واین کشور به منظور غارت منابع مادی و معنوی کشور ها از آن استفاده کرده است.

ماجراجویی وعشق به ثروت های افسانه ای ،اروپاییان را به اکتشاف راه های دریایی و هجوم به سرزمین های جدید کشاند ،به عنوان نمونه آن قسمت از قاره آمریکا که به دست اسپانیا افتاد و صدمات زیادی دید اشاره میکنیم.شهر مکزیکو در سال 1519 به تصرف اسپانیا در آمد که بدین ترتیت امپراطوری قوم مایا منقرض شد.

همچنین امپراطوری اینکا که در محل کنونی پرو در آمریکای جنوبی قرار داشت در سال 1530 به تصرف اسپانیا در آمد .با تصرف این مناطق توسط اسپانیا و سرازیر شدن حجم زیادی از طلا ونقره اروپا را خیره کرد واسپانیا را به بزرگترین دولت مقتدر اروپا مبدل نمود .تاریخ استعمار گواتمالا توسط اسپانیا نیز نمونه ی دیگر است. قوم مایا اقتصاد کشاورزی و پیشه وری راتوسعه داده بودند،که به ندرت دچار قحطی میشدند .یک علت آن بود که مالکیت زمین نزد آنها مرسوم نبود زیرا زمین ها متعلق به خدایان و مقدس بود .بعد ها وقتی قبایل مختلف سرخپوستی نظیر «کیچس »و «مامس » و ... از مکزیک به این سرزمین وارد شدند ،حوزه تولیدات را گسترش دادند .کیچس ها پس از جنگ های متعدد توانستند قدرت را بدست بگیرند و سیستم تقسیمات کشوری قوم مایا متلاشی شد .تمرکز مالکیت زمین در دست مقامات بالاتر شروع شد.سنگ های قیمتی به عنوان وسیله پرداخت مورد استفاده قرار گرفت.

سرخپوستان طلا را فقط برای ساخت جواهرات زینتی می خواستند در حالیکه مهاجمین اسپانیایی به جستجوی طلا پرداختند نه فقط برای اینکه طلا برای آنها ثروت میآورد ،بلکه طلا برای آنها مترادف با قدرت بود. اساسپانیایی ها در سال 1524 به این سرزمین هجوم آوردند ولی سرخپوستان قبیله کیچس به سختی در مقابل آنها مقاومت کردند .و اسپانیایی ها دست به کشتار وحشیانه زدند و یک حمام خون به راه انداختند .و این کشتار ها متوقف نشد و نصف جمعیت وبه برخی تعبیرها 90درصد جمعیت سرخپوستان بین سالهای 1524-1610 کشته و یادر اثر کمبود غذا و بیماری مردند.

برآورد شده در آغاز ورود استعمارگران حدود70 میلیون سرخپوست در کل قاره زندگی میکردند ،نیم قرن بعد این تعداد به 5/3 میلیون نفر رسید .در کل ای فعالیت ها مشوقی شد برای سایر کشور های اروپایی نظیر انگلستان،فرانسه و هلند که سیل طلا ونقره به این کشور آنقدر زیاد بود که به بیماری هلندی معروف شد.

ب) غارت هندوستان توسط انگلستان

در هندوستان نیز با تهاجم اروپاییان ساخت اجتماعی و اقتصادی آن که یک سیستم طبقاتی کاستی بود متلاشی شد بدون آنکه یک سیستم دیگر جای آن قرار بگیرد .

پرتقالی ها، فرانسوی ها،هلندی ها و انگلیسس ها برای بدست آوردن ثروت به هندوستان روی آوردند، که در نهایت انگلستان بود که توانست بر هند تسلط یابد و با متلاشی کردن صنایع نساجی آن و چپاول ثروت های بیکران آن صنایع خود به ویزه نساجی خود را گسترش دهد وزمینه انقلاب صنعتی را در انگلیس فراهم کند .در جنگی که در سال 1757 در پلاسی اتفاق افتاد سرنوشت هند را یکسره کرد وباعث تسخیر کامل هند توسط انگلیس شد .سرعت و قدرت چپاول انگلیس ها آنقدر زیاد بود که در طول تاریخ از نظر مقدار بدون سابقه بود و از این نظر رومی ها و اسپانیایی ها را که قبل از آن در جهان به چپاول عظیم ثروت سایر ملل شهرت داشتند ،پشت سر گذراندند .

ج)غارت آفریقا توسط اروپاییان

در آفریقا هم وضع به همین منوال بود .نه تنها برده داری صدمات جبران ناپذیری به توسعه و تکامل آفریقا وارد آورد ، بلکه منابع مادی دیگر آن نیز تاراج شد .مانند تجارت عاج ،طلا،مس وسایر معادن . فرانسه نیز در تسخیر سودان و نیجر در سال 1893و 1890،و چاد در سال 1900 و سایر مستعمراتش به قتل و غارت و کشتار دسته جمعی دست زد .

آلمانی ها نیز با خدعه و نیرنگ و به زور اسلحه شهر ها ی اصلی کرانه آفریقا از مرز آنگولا تا رود خانه اورنج را گرفتندو یک نظام استعماری بدون انعطافی را به وجود آوردند .در سال 1815 پرتغالی ها به شهر براوا در سومالی حمله کردند و به کشتار و ویرانی دست زدند و طلا ،نقره و کالا هایشان را به غارت بردند .

*جمع بندی

همین حرص و تقلا برای مستعمرات بیشتر ،در آفریقا تضاد و رقابت بین دولت های استعمار گر را به وجود آورد که بالا خره منجر به تقسیم کامل آفریقا در کنفرانس برلین (85-1884) شد .بدین ترتیب بریتانی 12200000 کیلومتر مربع از اراضی مهم و استراتژیک آفریقا را تصاحب کرد .فرانسه 10800000 کیلومتر مربع ،بلژیک 3600000 ، آلمان 3900000 و پرتغال 3100000 کیلومتر مربع را تصاحب کردند .وقتی تقسیم آفریقا پایان یافت استعمار گران آنجا را به مراکز صدور مواد خام تبدیل کردند .که باعث شد این کشور ها زمینه های انقلاب صنعتی را در سرزمین های خود فراهم آوردند و بر عکس کشور های غارت شده رو به قهقرا رفتند چنانکه تا به امروز نتوانسته اند آن را جبران کنند .

2) تجارت برده و نتایج آن (انسان به عنوان کالا)

استعمار گران در همان آغاز تسلط خود به خصوص در آفریقا به اقداماتی دست زدند که از یکسو ثروت را برای آنان به ارمغان آورد و از سویی دیگر جوامع استعمار زده را چنان تهی کرد که هنوز هم آثار شوم آن باقی است .در زمره این اقدامات میتوان از تجارت برده نام برد .آدام اسمیت میگوید :«کشف آمریکا و راه دماغه امید نیک به هندوستان هر دو از مهمترین وقایع تاریخ بشر بودند که به خصوص به سیستم مرکانتیلیسم برای رسیدن به مرحله شکوه وجلال کمک کردند ،که در غیر این صورت ،هرگز به چنین موفقیتی را نمیتوانست بدست آورد» .

کشف آمریکا برای سرمایه داری نه فقط به خاطر تحویل کالا بلکه بیشتر به خاطر تجارت جهانی اهمیت داشت .در سیستم تجارت سه گانه که بین اروپا ،آفریقا و آمریکا برقرار بود کشور های اروپایی به مستعمرات کالاهای بی ارزش و کم دوام صادر میکردند و در عوض آفریقا برده تحویل میداد، برده ها به آمریکا برده میشدند و در آنجا در مقابل محصولات مرغوب کشاورزی مبادله میشدند.پرتغال نخستین کشوری بود که تجارت برده در آفریقا شروع شد و نخستین محموله برده و طلا به سال 1441 وارد لیسبون شد .تا سال 1580 پرتغالی ها انحصار این تجارت کثیف را در دست داشتند سپس دیگر دولت های اروپایی توجه خود را به آفریقا نشان دادند .

آنها هر برده را 70-200 فرانک در آفریقا میخریدند وبه ده برابر این قیمت یا بیشتر در آمریکا می فروختند . بر طبق اسناد بایگانی لیورپول ،حمل ونقل برده آز آفریقا ابعاد عظیمی پیدا کرده بود .در تجارت برده از همه بیشتر دلالان انگلیسی کسب درآمد می کردند .بیشتر از 60% تجارت برده در انگلستان بود که 40% آن از طریق بندر لیور پول انجام میشد .شکوفایی و ثروت عظیم لیورپول نتیجه همین تجارت برده بود .با مممنوعیت تجارت برده سقوط بندر لیورپول هم شروع شد .در کل تا قبل از شروع دوران امپریالیسم نو (1885) نزدیک به 4 قرن ،پر رونق ترین تجارت اروپاییان تجارت برده از آفریقا بود .

*در مورد تجارت برده باید به یکسری نکات اشاره کنیم که حائظ اهمیت است :
الف)تعداد برده ها : به درستی نمیتوان گفت که طی سال های1445تا 1870 چه تعداد برده از آفریقا صادر شده است .ارقام از چند میلیون نفر تا یکصد میلیون نفر تخمین زده میشودند.طبق آماری جدید، که البته سعی دارند از اهمیت تجارت برده بکاهند 15 میلیون آفریقایی در آمریکا ،جزایر اقیانوس اطلس و اروپا زنده پیاده شدند.هرچند این رقم بسیار کمتر از آمار واقعی است ولی اگر همین را مبنا قرار دهیم با توجه به مراد زیر اشاره خواهیم کرد که چه نیروی عظیمی در آفریقا نابود شده است .

1)چون تهیه برده از طریق جنگ،نیرنگ و راهزنی و آدم دزدی صورت میگرفت در تمام این موارد علاوه بر تعدادی که توسط تجار برده اسیر میشدند ،عده زیادتری کشته و اسیر میشدند .

2)در محل شکار برده به علت زخم و صدمه دیدن ویا از دست دادن سرپرست خانواده بسیاری از کودکان و پیران از گرسنگی و بی سر پرستی جان میسپردند .

3)پیاده روی بسیار طولانی برده ها تا سواحل .

4)انتخاب اسران و بردگان سالن و رها کردن افرادی که مورد قبول واقع نمیشدند ،که اینها را صدها کیلومتر دور از خانه و کاشانه رها میکردند و از بین می رفتند .

5)در هنگام بارگیری در کشتی ها نیز مرگو میر بسیار بالا بود به طوری 15-20 درصد افراد از بین میرفتند .

6)پس از پیاده شدن در سواحل و فروش آنها ،به دلایل متعدد،بخش دیگری از بین میرفتند .

حال با توجه به موارد فوق اگر آمار 15 میلیون برده صحیح باشد میتوان حدس زد که برای رساندن حتی همین 15 میلیون اسیر ده ها میلیون انسان نابود شده اند . برآورد شده که در مقابل هر برده ای که زنده به آمریکا وترد شده 5 آفریقایی در خود آفریقا . برابر همین تعداد در دریا جان سپردند .بنابراین جمع کل آفریقایی هایی که از طریق برده فروشی نابود شدند بین 150-100 میلیون نفر تخمین زده شده است .

ب) اثرات تخریبی تجارت برده :ظاهراً در وهله نخست شاید اهمیت تخریبی تجارت برده به چشم نیاید ولی با توجه به نکات زیر ملاحضه خواهد شد که چگونه تجارت برده تیشه به ریشه جوامع آفریقا زده است .

1)برده داران قربانیان خود را بین سنین 25-15 انتخاب میکردند .

2)فقط افراد کاملاً سالم را انتخاب می کردند

3)اروپایی ها بچه ها را هم به بردگی می گرفتند .

4)به خاطر به بند کشیدن افراد ،جنگ و خشونت و آدم دزدی در جامعه توسعه می یافت و باعث اختلال در امنیت اجتماعی می شد .

5)به علت نا امنی و وحشت از برده شدن گروه های عظیمی دست به مهاجرت میزدند .

6)خارج کردن نسل جوان از امر تولید و توسعه

7)مختل کردن تولید نسل

9)عامل بازدارنده پیشرفت ،اقتصاد و فرهنگ رو به افول گذاشت ،همبستگی ملت های آفریقا از بین رفت ،مانع ظهور کشور های بزرگ در جنوب صحرا شد .

10)و در نهایت باعث قطعه قطعه شدن آفریقا توسط استعمارگران شد .

شنبه 5 بهمن 1392 ساعت 15:07  
 نظرات    
 
مائده علیشاهی 21:01 شنبه 5 بهمن 1392
1
 مائده علیشاهی
بسیار ممنون جناب حاج محمدی